موضوعات
اس ام اس
عاشقانه
خنده دار
داستان
آموزنده
عاشقانه
متفرقــه
اشعـــــار
دلدادگـــي

آرشیو مطالب

نویسندگان

لینکدونی

عاشق عاشق تر

    نویسنده : Sadegh تاریخ : سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:,

 عاشق                    عاشق تر

نبود در تار و پودش  دیدی گفت عاشقه عاشق

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه دیدار این خونه

فقط  خوابه ، تو که رفتی هوای  خونه تب داره  ،  داره  از درو دیوارش غم

عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ،  بیا بر گرد تا ازعشقت

نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی رفت ودل ما رو سوزوندش

حیات خونه دل می گه درخت ها همه خاموشن، به جای کفتر و  گنجشک  کلاغای

سیاه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابیده  توی  دنیای خاموشی  ،   دیگه  ساعت رو

طاقچه شده کارش فراموشی  ،  شده کارش فراموشی  ،  دیگه  بارون  نمی

باره  اگر چه  ابر سیاه  ،  تو که  نیستی  توی  این خونه ،   دیگه  آشفته

بازاریست  ،  تموم  گل ها  خشکیدن مثل خار بیابون ها ،  دیگه  از

رنگ  و رو رفته ، کوچه و خیابون ها ،،، من گفتم و یارم گفت

گفتیم و سفر کردیم،از دشت شقایق ها،با عشق گذرکردیم

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداری، عشقو

به فراموشی ،چند روزه تو می سپاری

گفتم که تو می دونی،سرخاک

تو می میرم ، ولی

تا لحظه مردن

نمی گیرم

دل از

تو

 


     دسته بندی : <-PostCategory->|


متن های کوتاه رومانتیک

    نویسنده : Sadegh تاریخ : پنج شنبه 20 بهمن 1390برچسب:,

                                    


قــصــه این گـونـــه رقـم خورد ... نباید می خورد 
حالم از عشـق به هم خورد ... نباید می خورد 



من می دانم
 

دلم تا همیشه در وسط ترین 

نقطه ی زندگیت جا مانده است ... 

جایی بین خواستن و نخواستن ... 

جایی بین بودن و نبودن ... 

جایی بین رفتن و نرفتن ... 

جایی بین ....... این نقطه های خالی ... 

جا مانده ام 



ایـن بــار چَشمـــانـَـم بـــاز بــود
 

کِـه تـو گُــم شــدی 

پیـدایــت کـِــه کـــردمـ 

... 

در آغـــوش دیگــــری بـــــودیـــ . 

دیگــر قـــاصِـدک هــا 

بـِـه دَستـــ مـــا نِـمیرسنــد! چـــون شَــرم دارنــد 

پِیغــــام چَنــد نَفــــر را 

بـِــه یـــک مَقصـــد بِبـــَـــرنـــد!! 





روزگـار لَعنتــی ...
 

هـــَـــــــــر سـازی کِـه زدی رَقصیـدمـ. 

بـی اِنصـاف یکبــار هَـم تـو بِـه سـاز مَـن بـِــرقــص ؛ 

ببیــــــــن ... 

دِلــمـ چـِـه " شـــــــــــوری " میـزَنـد ...؟! 




هزاران کاش
 

در من فریاد میکند 





بی تو 

مدتـهاستــ کــه کــوچــانــــده ام .. 

بـُــغـضـــ هــایـ ِ بـی آشـیــــانــه را ... 

بـــه لـــبخـَــنـدهــــایـ ِ نــــاشـیـــــانــه..! 

پَـرگــــار هـای خــوبـی شُـده ایــم ، 

هَمــدیگـــر را خـــوب دور مـــی زَنیــــــم... 





چه تقدیر بدیست !
 


من اینجا بی تو می سازم 


و تو، آنجا با او می سازی...!!! 



دلتنگم!
 

برای کسی که مدتهاست، 

بی آن که باشد، 

هـر لحـظه، 

زنـدگی اش کـرده ام ! 




هذیـ‗__‗ـان میگوید لبـ‗__‗ـانت
 

چیـ‗__‗ـز ی شبیه "دوستـ‗__‗ـت دارم" 

بر خـ__ـلاف چشمانـ‗__‗ـت... 





رقیــب مَـــن:
 

بِهشــت چِشمــــاش مــــال تـــو، 

مـَــن تــو نِگــــاش گُـــر میگیـــرمـ 

تـــو مِهـــربــونــی شــو میخــــوای،مـَـــن واســـه اَخمهــــــاش میمــــیرَمــ 





نمی دانــم
 

چــرا بیــن ایــن همــه ادم 

پــیــله کــرده امــ 

بــه تــو 

شــاید فــقط با تــو 

پــروانــه می شـــوم 

ســنـگـیــنــی گـفــتــه هــایــم 

بــه سـنــگـیــنـی گــوش هــایـتــ دَر . . .! 




چِـه کلمـِـه مََََََََََظلــومــی استــــ
 

" قِســمَت " 

تَمــــام ِ تَقصــیرهـــای مــا را بـِـه عُهــده مــی گیـــرَد 





زندگی چیره ی ناچیزی ست
 

مثل یك فنجان چای 

و كنارش عشق 

مثل یك حبه ی قند 

زندگی را با عشق نوش جان باید كرد ... ! 



احتیاج به شراب نیست.
 

یک استکان چای هم دیوانه ام می کند.. 

وقتی که میزبان ، 

چشمانِ تو باشد. 


     دسته بندی : <-PostCategory->|


نامه ی به عشخ

    نویسنده : Sadegh تاریخ : جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,

 

 

                                              

سلام عشخ من .

لاستشو بخای من نمی دونم این عشخ من یعنی چی ولی وقتایی که بابایی میخاد مامانی لو خَل کنه بهش میگه عشخ من .

ولی من نمی خوام تو لو خَل کنم . فقط می خاستم بهت بگم اون علوسکی که یه پا نداله و موهاشم سوخته .. کال من بود .
باول کن نمی خواستم اونجولی بشه ولی دلم می خواست بدونم توی دل علوسکت چی داله . اخه اون لوزی یه بع بعی رو مرده کردن و اون آقاهه بده که خیلی چاقالو بود با یه چاقو دل بع بعی رو پاله کلد و یه چیزهای دلازی لو از تو دلش دل آولد . منم از مامانی پُلسیدم ، گفت تو دل همه از این طنافای دلاز داله .. بعدش که پای علوسکت لو کندم دیدم تو دلش هیچی نیست .
لاجع به موهاشم فقط یک کلبیت زدم .. همه اش یه دونه …نمیدونم چطولی همه اش گُل گِلِفت و سوخت .
علان هم تو دلم اندازه انگشتای دستم و دستای تو و حسن و لضا غصه دالم که چلا عروسکت رو خلاب کلدم . و تو حالا علوسک ندالی . ولی قول میدم وقتی بزلگ بشم ، قد عباس آقای گوشت فلوش … بلات یک علوسکی بخلم که بخنده و لاه بله .

علان که این نامه رو بلات نوشتم حالم خیلی بهتَل شد و حالا که فکلشو می کنم می بینم علوسکت خیلی زشت بود و خیلی خوب شد که اونو سوزوندم و لنگش لو کندم . تازه حقت بود چون اون لوزی به من از پفکت ندادی ولی به حسن دادی .

خیلی خوب کالی کلدم و بزلگ هم که بشم بلات علوسک نمی خلم دختل لوس عرعرو .
اصلا قهل قهل تا لوز قیامت


     دسته بندی : <-PostCategory->|


تكه شعري از بهشت

    نویسنده : Sadegh تاریخ : دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:,

   

 

آمدم ای شاه ، پناهم بده خط امانی ز گناهم بده

ای حَرمَت ملجأ در ماندگان دور مران از در و ، راهم بده

ای گل بی خار گلستان عشق قرب مکانی چو گیاهم بده

لایق وصل تو که من نیستم اِذن به یک لحظه نگاهم بده

ای که حَریمت به مَثَل کهرباست شوق وسبک خیزی کاهم بده

تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع گرمی جان سوز به آهم بده

لشگرشیطان به کمین من است بی کسم ای، شاه پناهم بده

از صف مژگان نگهی کن به من با نظری ، یار و سپاهم بده

در شب اول که به قبرم نهند نور بدان شام سیاهم بده

ای که عطا بخش همه عالمی جمله ی حاجات مرا هم بده

 

 

 


     دسته بندی : <-PostCategory->|


دوستــت دارم

    نویسنده : Sadegh تاریخ : یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:,

 تحمل کردن قشنگه

اگه قرار باشه یه روزی به تو برسم
انتظار آسونه
اگر قرار باشه دوباره تو رو ببینم
زندگی شیرینه
اَگه قرار باشه دستاتو تو دستام بگیرم
مشکلات حل میشه
اگه قرار باشه روزی به پات بمیرم
اشکهام به لبخند تبدیل میشه
اگه یه بار ببوسمت
و لبخندهام دوباره به اشک
فقط اگه ببینم خیال رفتن داری
اما بدون دوستت دارم
از پشت این همه فاصله
از پشت این همه حرف
دوستت دارم تا بی نهایت عشقم
 

     دسته بندی : <-PostCategory->|


آه حيــــف روزاي كه بــي تـــو ....

    نویسنده : Sadegh تاریخ : یک شنبه 2 بهمن 1390برچسب:,

 آه…حیف روزایی که بی تو به سر شد
حیف شب هایی که بی من سحرشد
تو بی من تنها… من از تو تنهاتر
حیف این عمری که تنها تلف شد

من سردم تو سردی دل نیمه جونه
میسوزه ,میسازه, درب و داغونه
میلرزه حتی با چیک چیک اشکام
مثل گنجشکی که زیر بارونه


لب هامون لبخند عشق رو کم داره
دلگیرن روزامون لحظه غم واره
دستاتو نذرم کن خیلی محتاجم
پاییزم می ریزم رو به تاراجم

آه ! من ابرم ، تو بارون این قصه خیسه
خورشید و برگردون اینجا قدیسه
اعجاز بارون و باور کن وقتی
می خواد این احساسو از نو بنویسه

من ابرم تو بارون این لحظه نابه
این لحظه مخصوص ماه و مهتابه
بیدارم یا اینکه میبینم خوابه
کی نیلوفر سهم قلب مردابه؟

اینجا قلب آدم ها بی فانوسه
رویاشون رویا نیست عین کابوسه
این جا چشمامون تو گریه می پوسه
من جایی می خوام با تو قد بوسه

ما دستامون با هم دنیا می سازه
بی سقف و بی دیوارو بی دروازه
ما با هم هستیم و با هم می میریم
بپر با من بپر وقت پروازه

     دسته بندی : <-PostCategory->|


تنهايــــي من

    نویسنده : Sadegh تاریخ : جمعه 30 دی 1390برچسب:,

 قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق

عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی 
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…

 


     دسته بندی : <-PostCategory->|


بـــــي وفاي در عشق

    نویسنده : Sadegh تاریخ : جمعه 30 دی 1390برچسب:,

 رسم دیرینه عاشقا رو خوب ادا کردی… منظورم چیه؟ بی وفایی در عشق را میگم که تو در حق عاشقت ادا کردی… بهت بر خورد!؟ تو به این تنها گذاشتنم چی میگی؟ قسمت و تقدیر لابد… ول کن تو رو خدا این حرفا رو دیگه خریداری نداره… یه حرف تازه تر بگو… بلد نیستی من بگم… پس خوب گوش کن… آرمانی که تو دلم داشتم بر آورده نشد… آرزوی رسیدن به تو برای همیشه در دلم خاموش شد… نمی دونم شاید هم حق با تو باشه و سرنوشتمون باید همین جوری رقم می خورد… باید بگم لعنت به این سرنوشت… چه زود یادت رفت دوستیمون… خدایش من که حسود نیستم تو خوشبخت بشی… ولی دلم می خواست فراموشم نکنی… من دوباره یه روز می بینمت اون روز چه جوری تو چشم من نگاه میکنی…؟ تو میدونی درد جدایی چیه؟ میدونم اگه دوباره ببینمت دیگه بی توجه از کنارم رد میشی…! آخه من کهنه شدم واست… شاید دیگه نشناسی منو! تو یه عروسک دیگه داری که با احساساتش بازی کنی…عشق من عروسک جدید مبارک… خدا کنه قدر اونو بدونی تا مثل من نشه… میدونم که میدونی قدرشو… چون عشق پاک من تجربه خوبی برات بود… من باید به تنهایی تاوان عشق را پس بدم… من باید در سکوت لحظه ها بشکنم و صدای شکسته شدنم را جز خودم هیچ کس تا حالا نشنیده و نباید بشنوه… می خوام حالا که رسوای عشق شدم دیگه رو به خاموشی برم… دیگه آه و افسوس هم فایده نداره… دیگه عشق واسم رنگ خاکستری شده… دیگه رنگهای روشن عشق به سوی من نمیاد…بعد رفتنت دوست ندارم کسی تو خلوت لحظه هام بیاد… آخه همیشه تو در یادمی… می خوام تنها باشم تنهاترین تنهای دنیا


     دسته بندی : <-PostCategory->|


سوال های بی جواب

    نویسنده : Sadegh تاریخ : جمعه 30 دی 1390برچسب:,

 چــقــدر گـریـه و زاری؟ ، کـی تـمـومـه بـی قـراری؟



کـی میای پیشم بمونی؟ ، کی تو ناممو می خونی؟


راسـتـی تـو مـیای کنارم؟ ، تو می دونی بی قرارم؟


غــیــر تــو کــســی نــدارم ، زود بـیـا تــاب نـمـیـارم


راه مـن از تـو جدا نیست ، دل من که بی وفا نیست


داره تـو غـمـت مـی سـوزه ، مـیدونی دنیا دو روزه؟


تو میگی عاشق نمی شم ، تو نمی مونی به پیشم


امـا دل حـالـیـش نـمـیشـه ، آخـه عشقت زندگیشه
 
تقــديم به يگــانه جـــونم

 


     دسته بندی : <-PostCategory->|


خدا رو شكــــــــر

    نویسنده : Sadegh تاریخ : جمعه 30 دی 1390برچسب:,

 خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر همسرم را می شنوم . این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است. 

خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است.این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند. 
خدا را شکر که مالیات می پردازم این یعنی شغل و در آمدی دارم و بیکار نیستم. ..
خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند. این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم. 
خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم.این یعنی توان سخت کار کردن را دارم. 
خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم.این یعنی هم توان راه رفتن دارم و هم اتومبیلی برای سوار شدن. 
خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم. این یعنی من توانائی شنیدن دارم. 
خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم. این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم. 
خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم. این یعنی من هنوز زنده ام. 
خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم. این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم.
خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند. این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم. 

شکر شکر خدا را شکر

     دسته بندی : <-PostCategory->|


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد
مطالب گذشته

·

عاشق عاشق تر ارسال در : 1390/12/2 14:25

·

متن های کوتاه رومانتیک ارسال در : 1390/11/20 23:0

·

نامه ی به عشخ ارسال در : 1390/11/7 1:19

·

تكه شعري از بهشت ارسال در : 1390/11/3 21:7

·

دوستــت دارم ارسال در : 1390/11/2 1:42

·

آه حيــــف روزاي كه بــي تـــو .... ارسال در : 1390/11/2 1:33

·

باز هم براي تــــو ارسال در : 1390/10/30 23:50

·

تنهايــــي من ارسال در : 1390/10/30 23:35

·

بـــــي وفاي در عشق ارسال در : 1390/10/30 23:31

·

سوال های بی جواب ارسال در : 1390/10/30 23:26

·

چشمات ارسال در : 1390/10/30 23:8

·

خدا رو شكــــــــر ارسال در : 1390/10/30 22:39

·

پيامك ليلي به مجنون ارسال در : 1390/10/30 22:34

·

داستـان عشق ارسال در : 1390/10/30 22:31

·

راه رسـم عاشقـي ارسال در : 1390/10/30 22:25

·

عاشق بر نمي گردد ارسال در : 1390/10/30 22:14

·

ياس 1 ارسال در : 1390/10/30 22:6

·

ياس 1 ارسال در : 1390/10/30 21:22

پروفایل مدیر

  به وبلاگ من خوش آمدید

دوستان من
  Hani

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Yai bi to na aslan و آدرس takyegane.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






سایر امکانات
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 39
بازدید کل : 5382
تعداد مطالب : 26
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1